قهرمان شکست ناپذير...

سلام به همگي 104 مسئول استجابت دعاي انسان ها در دنيا، ملائکه هستند. 1 باران و ملائکه  هر قطره اي از باران به همراه يکي از ملائکه به زمين مي آيد. وقتي صد تا قطره باران ببارد يعني صدتا از ملائکه به زمين مي آيند. وقتي هزارتا قطره باران ببارد يعني هزارتا از ملائکه مهمان ما مي شوند. وقتي ميليونها قطره باران شروع به باريدن مي کند، يعني هزاران هزار مَلَک و ميليونها ملَک پا به زمين مي گذارند. ملائکه برکت را و نعمت را براي ما مي آورند. ملائک مسئول اجابت دعا هم هستند. براي همين است که وقتي باران مي بارد دعاها مستجاب است. چون همه جا پر است از ملائکه ي برنکت آور و نعمت دار خدا. نوزاد و ملائکه ...

سلام به همگی 99 دیشب برای اولین بار در 44 روزگی ش  آویز بالای تختش رو کوک کردم براش، و بشدت استقبال کرد. دست و پا می زد و خیلی خوب نگاه می کرد و به موزیکش گوش می داد. خدا حفظش کنه برای خودش. و همون طور که خودش می خواد تربیت بشه انشالله ما که خیلی دوستش می داریم این امانتِ جیگر رو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خودم از موزیک آویزش خاطره های خوبی دارم. اول دبستان که بودم مامانم از مکه برام یه عروسک آورده بود که همین آهنگ رو می زد. ...

سلام به همگي 84 دست گره کردن هايش به همديگر... خيره شدن هايش به يک نقطه... غنچه کردن لبهايش... به فکر فرورفتنش... اخمهاي پر پيچش... گوله شدن هايش در آغوشم... چشم گرداندن هايش... انگشتم را در انگشتانش فشردن... خنده هاي بي صدا و باصدايش... جيغ هاي گنجشک گونه اش... بي خوابي هاي شبانه اش... آوازهاي در خوابش... با ولع رزق خوردنش... سرفه ها و عطسه هايش... همه و همه سخت مرا به خود پابند کرده است نقطه   ...

سلام به همگي 81 وقتي که لبخند مي زند ميدانم که دستي در بالهاي ملائکه دارد و با آنها خوش است. وقتي گريان و غصه دار است، مي دانم که برايش مصيبت امام حسين عزيز را مي خوانند. کلا زيارتت قبول محمدسجادم. 

سلام به همگي 85 انقدر زور مي زنم تا زورم زياد شود و بتوانم با دشمن هاي اسلام کارزار کنم هم نرمانه هم سختانه. تا همه از هم راضي باشند و با هم خوب باشند و انقدر هم را اذيت نکنند. تا بخندند و سر هر مساله اي کلاه سر هم ديگر نگذارند. تا همه موحد شوند و يکتاپرست. تا همه محسن و حکيم و مخبت و ... شوند. تا همه خدايي شوند.   ...

سلام به همگي 88 به همين سرعت مي گذرد... ديروز محمدسجاد يک ماهه  شد! به سلامتي... الحمدلله... اما خيلي سريع گذشت، با همه ي سختي ها و بي خوابي ها و بي عادتي هايش. و خيلي خيلي دلچسب و شيريخ زندگي به همين سرعت اين يک ماهه شدن مي گذره. خيلي بايد مراقب بود. به اندازه ي گذشتن يک بادِ خيلي تند و سريع. بايد مراقب باشيم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * امام علي عليه السلام : اگر آدمى، گذر عمر را درك كند، از آرزوهاى فريبنده دست ميكشد. نثر اللآلى‏، صفحه 97 ...

سلام به همگی97 من دائیه محمد سجادم، دائی محمد امینش...قربو قش برم :****** امیدوارم تو این دنیا خوبه خوبه خوبه خوب زندگی کنه که .... و حتی المقدور قانون حلال زاده به دائیش میره رو رعایت نکنه D: والا ... با این نوناشون ;) ــــــــــــــــــــــــــ پسر جونم این آقا دایی شماس که واسه ت نوشته... خیلی داییِ خوبی داری مامان جون.... خوش به حالت  :) ...

سلام به همگی 98 دیروز محمدسجاد رو بردم دکتر تا یک چک کلی بشه و به هر حال حاصل تمام فعالیتها و زحمات 41 روزه ای که توسط عوامل مختلف کشیده شده است مورد بررسی قرار بگیره و مشخص بشه. الحمدلله همه چیز خیلی عالی تر از اونچیزی بود که فکرش رو می کردم.-جدای از اون چیزایی که دکتر گفت و فکرش را نمی کردم!- داشتم فکر می کردم که: * وزن، قد و ... وقتی نرمال اضافه می شه خب نشون از سلامته بچه ست. و اینکه توو این مدت چه کارهای صحیحی صورت گرفته. * هر آدم عاقلی میدونه که به هر حال وقتی سلامت کلی نوزاد وجود داشته باشه، خیلی اندازه ی قد و وزن تاثیری نداره. حالا یکی 500 گرم بیشتر، یکی کمتر. یکی 5 سانت بیشتر یکی کمتر. این قضیه اهمیت...

سلام به همگي 106 راسته ها که ميگن: آدم تمرين که کنه يک کاري رو و يک کاري رو که مجبوره و بايد انجام بده رو هر جقدر هم که دلهره آور باشه بعد از يک مدت عالي انجامش مي تونه بده!! مامانم ديگه کلي حرفه اي شده توو عمليات حمام و شستشوي من. چه 5 دقيقه اي چه 20 دقيقه اي. امروز انقدر منو تميز شست و راحت اين کار رو انجام داد وآب توو دلم تکون نخورد که دلم مي خواست همونجا بپرم بغلش کنم. [img]http://www.pic4ever.com/images/bighug.gif[/img] واااااي من عاچق مامانمم. ...

سلام به همگي 107 نه واقعا مي خوام بدونم اين دنيا و دانشمنداش با اون کبکبه و دبدبه شون نمي تونن يه راهي کشف کنند که اين بچه هاي طفلک دو ماهه انقدر زجر نکشن. آخه هيچ راهي نيست که اون سوزن به اون عظمت اون شکلي وارد رونِ پاي اين ني ني ها نشه؟!!!؟!!؟ نه واقعا مي خوام بدونم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من ديروز 9 صبح رفتم دو تا آمپول سفت زدن به رون هاي تپليم. سعي کردم مامانم رو اذيت نکنم اما انقدرررررررررررر آمپولش درد داشت که نزديک بود دور از جون از شدت ضجه و گريه قالب تهي کنم. بعدشم کلي توو خونه گريه کردم تا خوابم برد و وقتي اثر قطره بعد 6 ساعت رفت دوباره پاي چپم درد گرفته بود و منم انقدر گريه کردم که حدّ ...